بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ

قُلْ یٰا أَیُّهَا اَلْکٰافِرُونَ  1لاٰ أَعْبُدُ مٰا تَعْبُدُونَ  الکافرون‏، 2

وَ لاٰ أَنْتُمْ عٰابِدُونَ مٰا أَعْبُدُ  الکافرون‏، 3وَ لاٰ أَنٰا عٰابِدٌ مٰا عَبَدْتُّمْ  الکافرون‏، 4

وَ لاٰ أَنْتُمْ عٰابِدُونَ مٰا أَعْبُدُ  الکافرون‏، 5لَکُمْ دِینُکُمْ وَ لِیَ دِینِ  الکافرون‏، 6

تقسیم بندی آیات

این سوره شریفه همانند سایر سورقرآن با بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ  شروع میشود. کل محتوای سوره دریک معنای واحدمی گنجد وآن هم دستور خداوند به پیامبرش می باشد که  با کافران گفتگووسخن خداوند را ابلاغ کند.اما آیات این سوره در سه بخش قابل تقسیم بندی می باشد:

1:خطاب پیامبر به کفار که شامل آیه اول است.

2:سخن درموردعدم پذیرش پیامبر دین کفار را که شامل آیات دوم ، چهارم ونیمه دوم آیه ششم میباشد.

3:سخن در موردعدم پذیرش کفار دین پیامبر را که شامل آیات سوم ، پنجم ونیمه اول آیه ششم میباشد.

تفسیر آیات

آیه اول

قُلْ یٰا أَیُّهَا اَلْکٰافِرُونَ  الکافرون‏، 1

در این آیه شریفه  دو موردانشا امر ونداء بکار رفته است، که هر دو درمعنای اصلی خود یعنی طلب وندا استفاده شده اند.سوالی که ممکن است در مورد این امر قل وسایر اوامر اینگونه در قرآن مطرح شود این است که چرا خداوند از رسول میخواهد این مطالب را بگوید.واین را  با قل طلب میکند.آیا این  طلب ودرخواست  حقیقی از رسول خدا است یا دارای انگیزه ومعنای دیگری میباشد؟این سوال از این جا ناشی میشود که رسول خدا امر الهی را بایدابلاغ کند واساسا اووحی را میگیرد که ابلاغ بکند.ومعنای پیامبری همین است. پس این طلب الهی به چه معنا میباشد؟جواب این است که این طلب از رسول خدا در معنای حقیقی خود میباشد. وشاید اشاره به این داشته باشد که پیامبر از خود هیچ چیزی ندارد ودر همه زمینه ها فرمانبردار خداوند متعال است.واین اوامر در ابتدای برخی از آیات قرآن آمده است تا مشعر به این حقیقت باشد.که هرآنچه پیامبر ابلاغ میکند به جهت امتثال دستور خداوند میباشد.وشاید سوال دقیق تر این باشد که بپرسیم چرا این امر وطلب حقیقی خداوند در اینجا ذکر شده است؟که پاسخش این است برای اینکه برای همگان روشن باشد.که این آیات وسور نه دستور پیامبر وسخن او بلکه سخنان خداوند متعال است که پیامبر موظف است عین آنها را بیان وجامه عمل بپوشاند.

جمله ندا یا ایها الکافرون در آیه شریفه مطلق بیان شد.با اینکه کفار دارای صفات زشت بسیاری بودند.وجا داشت که کلام مقید آورده شود مثلا یا ایها الکافرون الظالمون و. اما به این قید اشاره نشد چون در مقام گفتگو با آنها بود.

آیه دوم

لاٰ أَعْبُدُ مٰا تَعْبُدُونَ  الکافرون‏، 2

در این آیه از دو جمله خبری استفاده شده است . که جمله دوم در ضمن جمله اول ودر مجموع مقول قول امرقل در آیه اول هستند. جمله خبر طلبی نازل منزله  انکاری میباشد. یعنی کفار درواقع مردد بودند در اینکه پیامبر دست از دعوت ودین خود بردارد.یا خیر؟گویا این معنا را هم منکر بودند که پیامبر به دین خود باقی بماند وپیشنهاد آنها را  نپذیرد. از آنجا که این جمله به صورت مطلق آمده است دلالت بر این دارد که رسول خدا به هیچ وجه به دین آنها گرایش پیدا نمیکند وهیچ شرطی را در این مورد نمی پذیرد. غرض از این جمله  وجمله های خبری بعدی، انکاروعدم امکان میباشد.یعنی امکان ندارد رسول خدا به عبادت معبودان آنها بپردازد وآنها هم به عبادت معبود رسول خدا بپردازند.

آیه سوم

وَ لاٰ أَنْتُمْ عٰابِدُونَ مٰا أَعْبُدُ  الکافرون‏، 3

آیه سوم یک جمله اسمیه است که تاکید دارد مشرکین هرگز به عبادت خداوند متعال روی نمی آورند. واین جمله در مقابل جمله قبل است.ودر واقع درمعنا با یکدیگر تقابل دارند که بواسطه واو به یکدیگر عطف شده اند.این جمله هم به صورت مطلق آمده است که در واقع اشاره به این است که عدم پذیرش کفر دین اسلام را سرسختانه است وبه هیچ شرطی زیر بار اسلام نمی روند. از اینکه در این کلام از ضمیر منفصل استفاده کرد شاید اشاره به این باشد که عبادت نکردن معبود پیامبر مقید به همین کفار لجوج وطرف مقابل رسول خدا باشد.

بررسی تطبیقی تفسیرآیه مباهله از منظر تفسیر تسنیم وتفاسیر روح المعانی ومفاتیح الغیب4

بررسی تطبیقی تفسیرآیه مباهله از منظر تفسیر تسنیم وتفاسیر روح المعانی ومفاتیح الغیب3

بررسی تطبیقی تفسیرآیه مباهله از منظر تفسیر تسنیم وتفاسیر روح المعانی ومفاتیح الغیب2

آیه ,پیامبر ,جمله ,خداوند ,رسول ,خدا ,است که ,رسول خدا ,باشد که ,به این ,در این ,اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ ,بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرهنگ و اقتصاد فروشگاه انلاین دیجی پلاس انجمن تاریخ شهرستانهای تهران موسسه خیریه شهدای مدافع حرم اهواز مدرسه ما خبر خاش آنلاین آفــاقـــ به خاطر کتاب واحدمقاومت بسیج دبیرستان آیت الله بهجت(ره)اصفهان بهنام افطاری